پدر کوه مقاومت

ساخت وبلاگ
سوگندبه بابا
به آنروز که نان داد
به آن لحظه که جان داد
سوگندبه دستش
که تاول زده بسیار
که زبراست وترک دار
سوگند به مویش
که بسیارپریش است
که پیراست وسفیداست
سوگند به رویش
که بشکسته وپیراست
وپرچین وکبوداست
سوگندبه آن قامت بشکسته بابا
به آن قدکه کمان گشت
برای دل فرزند
برای دل تنگش
سوگند به کوهی
که نامش ،پدرم بود
که صدبال وپرم بود
سوگند به آن مرد
به آن عصر که آید
به باران وبه بوران
نه با اسب
که با پای پیاده
باکفش دوصد وصله سوراخ
سوگندبه روزی که زمین گریه به او کرد
باناله بسیار
باصورت تب دار
من شاهد آن گریه غمبارزمینم
من خویش شنیدم
که زمین
نعره چنان داشت
که گویی
پدرش بود که مرده است دراین روز
سوگندبه بابا
که درروز جدایی
آسوده به تابوت
مرا وعده غم داد
ولبخند به لب داشت
باصورت چون ماه
پاکیزه لباسی که به تن داشت
سوگند به آن کوه
که تا بود ندیدم
امروز دراین داغ
کجاگریه سپاریم
@mosaeftekhari

شبگرد عاشق...
ما را در سایت شبگرد عاشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : jadid-2o بازدید : 216 تاريخ : يکشنبه 28 شهريور 1395 ساعت: 2:57